7 نکته درباره درگیری های اخیر آمریکا: ماشین ترامپ در پیچ کنگره چپ کرد
به گزارش سرزمین من، در روزهای آخر ریاست جمهوری ترامپ، خطر حمله آمریکا به ایران جدی تر از قبل شده بود تا بدانجا که حتی برخی سیاستمداران آمریکایی مانند هیلاری کلینتون، از ترامپ خواسته بودند این کار را نکند.با اتفاقات کنگره، به نظر می رسد موضوع حمله به ایران تا حد زیادی منتفی شده است چرا که اکنون با یک ترامپ از هم فروپاشیده مواجهیم که دستورات اش در این روزهای پایانی، چندان مشروعیتی در آمریکا ندارد. هر چند که در عالم سیاست هیچ چیز ناممکن نیست، خاصه آن که همواره اصل برون فکنی مسائل داخلی، در سیاست طرفدار دارد.
سرزمین من؛ جعفر محمدی - اشغال کنگره آمریکا توسط حامیان رئیس جمهور مستقر، اتفاقی عجیب و بی سابقه در تاریخ ایالات متحده بود. معترضان همزمان با بررسی نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در کنگره برای تایید نهایی آن، مقابل این نهاد قانونگذاری تجمع کرده بودند که با توئیت های تحریک آمیز ترامپ، به کنگره هجوم بردند و آن را به تصرف خود درآوردند تا آن که ارتش وارد عمل شد و غائله را ختم کرد.
در این باره نکات زیر قابل توجه است:
1 - ترامپ از همان اول می دانست که راهی برای لغو نتیجه انتخابات وجود ندارد. با این حال به دو علت به بازی اعتراضی خود ادامه داد: اول آن که روحیه وی تاب قبول شکست را ندارد و از این که برند شخصی اش که سال ها مترادف با پیروزی بود، این چنین با شکست قرین گردد، بیمناک بود.
دومین علت اما به آینده نگری وی بر می گشت. او همزمان با شکست در انتخابات، گفت که 4 سال بعد مجدداً کاندیدای ریاست جمهوری خواهد شد. ترامپ به خوبی می دانست که شانس یک رئیس جمهور شکست خورده برای بازگشت به کاخ سفید بسیار اندک است ولی یک قربانی تقلب، راحت تر می تواند از مردم رأی بگیرد. بنابراین تا این لحظه مدام بر طبق تقلب می کوبد.
او قبل از این که رئیس جمهور گردد، یک تاجر بود و می داند اگر در 4 سال آینده این گمانه درباره اش جدی باشد که او بازمی گردد، افراد بیشتری مایل به تجارت با او خواهند بود و این یعنی سود بیشتر.
ترامپ، بازی خود را تا قبل از اشغال کنگره، خوب پیش برده بود ولی حمله به کنگره که برای همه آمریکایی ها و حتی جمهوریخواهان و نزدیکان ترامپ هم شوکه آور و غیرمنتظره بود، ورق را برگرداند و کار را برای ترامپ سخت کرد. ترامپ، بیش از حد بر گاز داد و ماشین عملیات روانی او، در پیچ کنگره چپ کرد!
2 - ترامپ نه تنها نتوانست بازی تقلب را آن گونه که خود می خواست پیش ببرد، بلکه با اتفاقات کنگره، اینک در معرض استیضاح و برکناری نیز هست. علاوه بر دموکرات ها، تعدادی از جمهوری خواهانی که تا قبل از این حامی ترامپ بودند نیز او را شایسته ریاست جمهوری نمی دانند.
اگر این اتفاق بیفتد، ترامپ تنها رئیس جمهوری خواهد بود که تنها چند روز قبل از خاتمه دوره اش، برکنار می گردد. با این حال، هنوز نمی توان گفت که این موضوع بسیار جدی است.
3 - با اتفاقات کنگره، تقریباً تمام حامیان ترامپ، حتی سناتورهایی که با او در دزدیده شدن انتخابات همصدا بودند، خط خود را از ترامپ جدا کردند. حتی معاون اول (مایک پنس) نیز با ترامپ وارد دعوا شد و او را در توئیتر آنفالو کرد.
اینک ترامپ تنهاتر از همواره است و احتمال این که بعد از خاتمه ریاست جمهوری، پرونده های قضایی اش به جریان بیفتد، تقویت شده است: از فرار اقتصادیاتی تا تحریک به خشونت در جریان اشغال کنگره.
او تنها یک راه برای مصون ماندن از تعقیب قضایی دارد: عفو توسط رئیس جمهور. بنابراین یا باید در این چند روزه استعفا کند یا برکنار گردد و معاونش مایک پنس روزهای باقی مانده را رئیس جمهور گردد و ترامپ را عفو کند یا بایدن بعد از 20 ژانویه که رسماً رئیس جمهور می گردد او را عفو نماید. هر دو گزینه دستکم تا این لحظه، دور از ذهن هستند.
ترامپ احتمالاً روزهای خوبی پیش رو نخواهد داشت.
4 - در روزهای آخر ریاست جمهوری ترامپ، خطر حمله آمریکا به ایران جدی تر از قبل شده بود تا بدانجا که حتی برخی سیاستمداران آمریکایی مانند هیلاری کلینتون، از ترامپ خواسته بودند این کار را نکند.
با اتفاقات کنگره، به نظر می رسد موضوع حمله به ایران تا حد زیادی منتفی شده است چرا که اکنون با یک ترامپ از هم فروپاشیده مواجهیم که دستورات اش در این روزهای خاتمهی، چندان مشروعیتی در آمریکا ندارد.
با این حال، باید همچنان هوشیار بود چرا که در عالم سیاست هیچ چیز ناممکن نیست، خاصه آن که همواره اصل برون فکنی مسائل داخلی، در سیاست طرفدار دارد.
5 - حمله حامیان رئیس جمهور مستقر آمریکا به کنگره آمریکا، جلوه بیرونی و آشکاری بود از ترامپیسم که برای 4 سال، نه تنها آمریکا که کل جهان را تحت تاثیر قرار داد. اینک راحت تر می توان درک کرد که جهان در این 4 سال چه از دست قانون ستیزی به نام ترامپ کشیده است.
در این میان ایرانی ها بیشترین زجر را متحمل شدند زیرا بعد از برجام که معیشت و اقتصاد ایران رو به رشد بود، ناگهان ترامپ همه چیز را بر هم زد.
رفتن ترامپ و آمدن بایدن، فرصتی است برای زدودن سیاست ضد برجامی ترامپ و حرکت به سمت تنش زدایی و رشد اقتصادی.
6 - دوران ریاست جمهوری ترامپ و سکانس کنگره، آمریکای بی نقاب را بیش از همواره به جهانیان نشان داد. ترامپ پیروز ترین فرد در تخریب چهره آمریکا بود، درست مانند تندروهای همه نقاط دیگر جهان که کار مشترک شان پاشیدن اسید بر روی برند و وجهه کشور و حکومت شان است. آمریکای امروز، دیگر ابهت و جلوه قبل را ندارد و مردم جهان، به لطف ترامپ آن سوی ویترین را هم دیدند.
7 - چند سیاستمدار آمریکایی از جمله جو بایدن (رئیس جمهور منتخب) و باراک اوباما (رئیس جمهور پیشین آمریکا) مضمون واحدی درباره اتفاقات اخیر کشورشان گفتند: وقایع اخیر نشان داد دموکراسی بسیار شکننده است و باید مراقبش باشیم.
این گزاره، نه فقط درباره آمریکا که در همه جای جهان نیز صادق است؛ ما نیز باید مراقب دموکراسی شکننده در کشورمان باشیم.
منبع: عصر ایران