شهر موقت حومه مرکز
به گزارش سرزمین من، عملکرد سه بازیگر اصلی یک شهر، در کانون زندگی در حومه شمال شرق تهران، از نگاه به این شهر تازه به عنوان یک شهر موقت حکایت دارد.
نتایج تحقیقات میدانی دنیای اقتصاد، از زیرپوست کانون زندگی در شهر نو پردیس (محله های مسکن مهر)، نشان می دهد، عملکرد مدیریت شهری، دیدگاه شهروندان و بعلاوه نگاه سرمایه گذارها، عملا عملکرد و نگاه به این شهر به عنوان یک مکان موقت برای زندگی است. این آنالیز ها در نهایت به یک سوال مهم منجر می شود؛ مبنی بر اینکه یک دهه بعد از آغاز فرآیند جذب جمعیت از کلان شهر تهران و سایر شهرها به حومه مقرون به صرفه شمال شرق مرکز، آیا سیاست سکونت مقرون به صرفه در این شهر نو محقق شده است؟
زندگی گران در حومه مقرون به صرفه
نتایج تحقیقات میدانی اجرا شده از سوی دنیای اقتصاد نشان می دهد، سکونت گران در حومه مقرون به صرفه شمال شرق مرکز این روزها به اصلی ترین معضل ساکنان جوان ترین منطقه مسکن مهر تبدیل شده است. آنالیز های اجرا شده درباره آخرین شرایط شهر نو پردیس، به عنوان جوان ترین شهر محل عرضه مسکن مهر نشان می دهد، یک دهه بعد از آغاز مقرون به صرفه سازی در این منطقه، ساکنان و خریداران آپارتمان های دولتی ساز، دست کم از چهار ناحیه، با شرایط سکونت گران روبه رو شده اند. تحقیقات میدانی از شرایط سکونتی خانوارهای ساکن در کانون زندگی در این شهر نو و جایی که حدود یک سوم واحدهای مسکن مهر این شهر در آن ساخته شده است، نشان می دهد، هزینه های زندگی این شهروندان در این محله و محلات مشابه آن که نوسازترین و جوان ترین محله مسکن مهر است، در بعضی از آیتم های مهم معیشتی نه تنها از هزینه سکونت در مرکز کمتر نیست که در مجموع (البته بدون احتساب هزینه مسکن)، از آن بیشتر نیز هست. این در حالی است که محله های مسکن مهر واقع در حومه های کلان شهری (از جمله شهرهای نو اطراف تهران) نه تنها برای تامین مسکن و پاسخ به احتیاج سکونت سرریز جمعیتی شهر مادر که از سوی دیگر برای تامین شرایط مطلوب زندگی با هزینه های کمتر، به خصوص برای اقشار کم عایدی کلان شهرها، طراحی و اجرا شد. با این حال، آنالیز ها نشان می دهد زندگی در این محله ها هم اکنون به چهار علت عمده و از چهار زاویه مهم، از سکونت در شهر مادر گران تر تمام می شود.
چهار جبهه زندگی گران
هزینه های بالای حمل ونقل از شهر نو به شهر مادر در نبود مد حمل ونقلی مناسب با امکان جابه جایی انبوه ، سریع و مقرون به صرفه ساکنان حومه، عرضه گران بعضی از اقلام ضروری و معیشتی و خدمات مورداحتیاج خانوار ها به علت کمبود مراکز عرضه نماینده کالاها و خدمات، احتیاج به آمدوشدهای متعدد بین شهر نو و شهر مادر برای تامین بعضی از کالاها و خدمات و هزینه های مرتبط با این آمد وشدها و در کنار همه اینها درگیر شدن حومه با تورم مسکن چه در بخش خرید و چه اجاره، چهار جبهه افزایش هزینه های سکونت در حومه برای ساکنان کم عایدی این محله های پیرامونی است. ساکنانی که سطح آسیب پذیری آنها از تورم و گرانی به علت شنماینده بودن توان مالی و مالی به مراتب بیشتر از ساکنان شهر مادر است.
در حالی که محل اشتغال عمده ساکنان این شهر نو، شهر تهران یا شهرهای اطراف است در نبود مترو و وسایل نقلیه با امکان جابه جایی انبوه، مقرون به صرفه و سریع، هزینه های حمل ونقل، بخش زیادی از عایدی ماهانه این خانوارها را می بلعد. ساکنان محله های مسکن مهر پردیس به دنیای اقتصاد اعلام کردند هزینه های حمل ونقل برای آنها هم اکنون به یکی از آیتم های اصلی در سبد هزینه ای خانوار تبدیل شده است و آنها مجبورند برای تامین این هزینه بعضا از هزینه اقلام ضروری زندگی خود بکاهند. نبود یا کمبود مراکز فروشگاهی برای تامین مایحتاج ضروری خانوارها احتیاج به افزایش تردد بین این محله و سایر محله ها و بعلاوه شهرهای مجاور از جمله تهران را افزایش داده است. ساکنان فاز 11 پردیس به عنوان کانون سکونت در این شهر نو، یعنی جایی که حدود یک سوم واحدهای مسکن مهر در آن ساخته شده است به دنیای اقتصاد اعلام کردند حتی در تامین نان به علت کمبود نانوایی و کیفیت ضعیف پخت نامناسب از سوی معدود مجتمع های فراوری نان در این محله، با مشکل روبروند و سعی می نمایند نان مصرفی خود را از تهران یا سایر شهرها و محله های مجاور تامین نمایند. از سوی دیگر به علت کمبود مراکز فروشگاهی بعضی از اقلام ضروری با بهای بیشتری در اختیار خانوارها قرار می گیرد.
بخش زیادی از ساکنان این محله ها گروه های کم عایدیی هستند که در سال های اخیر با هدف خانه دار شدن با قیمت مناسب به حومه مهاجرت نموده اند اما در حال حاضر برای خرید از یکسو و برای اجاره مسکن از سوی دیگر در فشار هزینه ای قرار گرفته اند. واسطه های معاملات مسکن در این منطقه ها حتی اعلام می نمایند تورم مسکن و اجاره در محله های حومه ای از عمده منطقه ها و محلات شهر تهران نیز بیشتر بوده است و این موضوع به علت شنماینده تر بودن شرایط مالی خانوارهای ساکن در حومه، فشار هزینه ای بیشتری به این خانوارها وارد می نماید.مجموعه این عوامل که خود زیرمجموعه های مختلفی را شامل می شود باعث شده است که برخلاف هدف اولیه برای ساخت و توسعه شهرهای نو حومه ای به منظور تامین مکان زندگی مقرون به صرفه برای گروه های کم عایدی در محله های مسکن مهر، این خانوارها هم اکنون از ناحیه هزینه های زندگی، عملا سکونتی گران قیمت در محله های مقرون به صرفه و بدون امکانات خارج شهر را تجربه نمایند. اما سکونت گران در این محله و محلات مشابه آن، تنها منحصر به هزینه های مالی نمی شود. در واقع هزینه ها و بعضی فشارهای اجتماعی سکونت در این محله ها اگر بیشتر از هزینه ها و فشارهای مالی نباشد، کمتر از آن نیست. این موضوع توجیه مالی و توسعه شهرهای حومه ای با نیت سکونت مقرون به صرفه را به چالش کشیده است. از همان ابتدای برنامه توسعه شهرهای نو واقع در حومه کلان شهرها، کارشناسان نسبت به یک موضوع مهم در خصوص بافت اجتماعی این شهرها به سیاستگذار حوزه مسکن و شهرسازی هشدار دادند. از این بابت که آنچه ضروری است به صورت همزمان با اجرای پروژه های خانه سازی و تامین خدمات در این شهرها به طور ویژه مورد توجه قرار بگیرد، کوشش برای ایجاد تنوع و اختلاط اجتماعی و جلوگیری از تبدیل این منطقه ها حومه ای به سکونت تنها یک قشر خاص از افراد اجتماع یعنی سکونت صرف کم عایدیها بود. کارشناسان به اقسام و انواع مختلف در انواع اظهارنظرها و تحلیل های خود در خصوص مسائل اجتماعی شهرهای نو و حومه ای، ایجاد اختلاط اجتماعی، حس تعلق و هویت اجتماعی را به عنوان یک امر ضروری و حیاتی برای این شهرها و ساکنانشان مورد تاکید قرار دادند.
با گذشت درست یک دهه از افزایش جمعیت این شهرهای حومه ای به واسطه ساخت و افتتاح واحدهای مسکن مهر یک سوال مهم این است که این شهرهای نو واقعا تا چه مقدار با معیارهای یک شهر واقعی منطبق هستند؟
آنالیز ها نشان می دهد، دست کم در تعدادی از محله های این شهرها، نشانه های زیست مطلوب شهری از جنبه های مختلف مالی و اجتماعی، سیما و منظرشهری و... بسیار کمرنگ است.
6 گروه مشکل در یک محله
اما، در یک نمونه، نتایج تحقیقات و بازدیدهای میدانی دنیای اقتصاد از جوان ترین و نوترین محله مسکن مهر واقع در شهر نو پردیس در حومه تهران، از شناسایی دست کم 6 گروه مسائل عمده، مشهود و ملموس مالی و اجتماعی در محله های حومه ای مسکن مهر خبر می دهد.دو گروه از این مسائل مربوط به مسائل اجتماعی و چهار گروه دیگر مسائل مالی یا مسائل مالی و اجتماعی توام با هم هستند. برآیند و مجموعه این مسائل باعث ایجاد فضای دلسردی در ساکنان این شهرها شده است؛ افرادی که بخش زیادی از آنها درصدد یافتن اولین فرصت برای بازگشت به شهر مادر هستند.
کارگاه ساختمانی یا شهر؟
در بازدید میدانی از فاز 11 شهر نو پردیس، اولین موضوعی که در بدو ورود به این محله مسکن مهر که در واقع می توان از آن به عنوان جوان ترین محله مسکن مهر با قدمت یک دهه یاد کرد، مشاهده می شود، انبوهی از نخاله های ساختمانی است که در امتداد وسیعی از ورودی این محله انباشته شده است؛ طوری که در بدو ورود به این محله این سوال ایجاد می شود که آیا این منطقه یک منطقه شهری و سکونتی است یا یک کارگاه ساختمانی؟ این شرایط این حس را در بازدیدنماینده ایجاد می نماید که شهر هنوز حس و حال یا حال و هوای شهری و سکونتی به خود نگرفته است و بیش از آنکه شبیه یک شهر یا محله شهری باشد، به یک کارگاه ساختمانی یا شهر نیمه تمام شباهت دارد. این موضوع در محله های دیگر نیز دیده می شود.در واقع و در برترین حالت فعلا نشانه های مطلوب و استانداردی از سیما و منظر شهری در این محله مسکن مهر حومه تهران مشاهده نمی شود؛ مگر آنکه به واسطه تدابیر بعدی این مشکل رفع شود. نخاله های بلاتکلیف، محوطه سازی های ناقص، رویش برج های فاقد محوطه سازی، نبود راه مناسب برای تردد خانوارهای ساکن در برج های مسکونی واقع در ارتفاع بالاتر و اجبار آنها برای طی شیب های تند خاکی از نواحی مرتفع تر فاز 11 به معابر اصلی و... تنها بخشی از مشاهدات تامل برانگیز این بازدید میدانی است. بافت غیرمتنوع شهری و غلبه بنگاه های معاملات ملکی بر سایر کسب وکارها و صنوف از دیگر مسائلی است که در این بازدید میدانی جلب توجه می نماید.
خانه معطل زیرساخت
یکی از مهم ترین مسائل ساکنان و مالکان بخشی از واحدهای مسکن مهر در این محله حومه مرکز به عدم افتتاح بخشی از واحدهایی مربوط می شود که به رغم اینکه نزدیک به یک دهه از آغاز عملیات ساختمانی آنها سپری می شود و مدت هاست آماده شده اند، اما به علت عدم تامین کامل زیرساخت های خدماتی مانند آب و برق و... هنوز قابل سکونت نیستند. ساکنان و واسطه های معاملات مسکن این محله به دنیای اقتصاد اعلام کردند هیچ پاسخ روشنی از سوی مسوولان در خصوص زمان دقیق و حتی تقریبی تامین زیرساخت ها و افتتاح این واحدها به مالکان داده نشده است. براساس اعلام واسطه های معاملات مسکن این منطقه، هم اکنون تعداد قابل توجهی واحدهای مسکونی کلیدنخورده با عمربنای نزدیک به یک دهه بدون آنکه به خریدار تحویل شده باشد و حتی یک روز خانواری در آن ساکن شده باشد، به لیست آپارتمان های میانسال ورود نموده اند.
بحران مالکان بدون ملک
در چنین شرایطی، مالکان این واحدها با بحران به خصوصی روبرو شده اند؛ بحرانی که می توان از آن به عنوان مالکان بدون خانه قابل سکونت یاد کرد. مالکانی که یک دهه از قرار گرفتن نام آنها در لیست خریداران مسکن سپری شده است و بهای ساخت واحد را به طور کامل پرداخت نموده اند اما هنوز امکان سکونت در واحد خود را ندارند. این افراد هر سال به امید اینکه سال بعد در واحد مسکونی خود ساکن باشند، یک سال دیگر در بازار اجاره باقی می مانند اما تا به امروز امید آنها به ناامیدی رسیده است. این افراد که عمده پس انداز خود را برای خرید این واحدها هزینه نموده اند و اتفاقا جزو گروه ها و خانوارهای کم عایدی هم هستند، در شرایط فعلی به علت هزینه های سنگین اجاره نشینی تحت فشار هستند.
شرایط نامناسب خدمات
گلایه از نارسایی، کمبود، نقص و شرایط نامناسب خدمات روبنایی یکی دیگر از مسائل اصلی تعداد قابل توجهی از محله های مسکن مهر از جمله جوان ترین محله مسکن مهر یعنی فاز 11 شهر نو پردیس است. مردم این محله با مسائلی مانند کمبود راه، پیاده رو، معابر مناسب، نانوایی، فروشگاه و مراکز خرید، مراکز آموزشی، بهداشتی، درمانی، فرهنگی، تفریحی، بانک و... روبه رو هستند. بسیاری از آنها اعلام می نمایند که در نبود خدمات مناسب و مورداحتیاج ناچار به ترددهای روزانه بین شهری از پردیس به تهران یا رودهن و بومهن هستند و همین موضوع علاوه بر اتلاف وقت و انرژی، هزینه های زیادی را از بابت این رفت و آمدها برایشان ایجاد نموده است. آنها بعلاوه شرایط خدمات زیربنایی را در این محله مطلوب نمی دانند.
معضل جدی حمل ونقل
اما پرتکرارترین گلایه ساکنان شهرهای نو از جمله شهر نو پردیس مربوط به بحران حمل ونقل است. این بحران در فاز تازه تاسیس این شهر نو، هم شامل حمل ونقل درون محله ای و هم حمل ونقل از محله به بیرون و برعکس است. آنها از نبود یا کمبود تاکسی ، اتوبوس و وسایل نقلیه عمومی درون محله ای گلایه دارند و از نبود مترو برای حمل ونقل سریع و مقرون به صرفه از پردیس به تهران و بالعکس شکایت می نمایند. ساکنان فاز 11 به دنیای اقتصاد اعلام کردند یافتن وسیله نقلیه عمومی مانند تاکسی برای جابه جایی در فاز 11 و از این فاز به فازهای مجاور بسیار سخت است و در بعضی موارد غیرممکن می شود و ساکنان برای ترددهای خود بین این فاز و تهران برای انجام امور روزمره در اغلب موارد ناچار به استفاده از تاکسی های اینترنتی با هزینه های گزاف هستند.
این در حالی است که در مواقع بسیاری حتی همین تاکسی ها نیز در دسترس قرار ندارد و این رفت وآمدها به فرایند ای سخت و رنج آور تبدیل می شود. مشاهدات میدانی دنیای اقتصاد نیز این موضوع را تایید می نماید.در چنین شرایطی، یک شرط سکونت با مسائل کمتر در این محله برخورداری از خودروی شخصی است که آن هم هزینه ها و مسائل مربوط به خود را دارد و برای همه اقشار ساکن در این محله امکان پذیر نیست. برآوردهای دنیای اقتصاد از هزینه حمل ونقل نیروهای کار مرکز ساکن در این شهر نو نشان می دهد، هزینه تردد با تاکسی های اینترنتی بین پردیس و تهران و برعکس، به ازای هر روز (رفت و آمد)، رقمی حول و حوش 350 هزار تومان است؛ البته این اندازه مربوط به ساعاتی در روز است که در پیک تردد یا اوج ترافیک قرار ندارد. بعلاوه هزینه تامین بنزین خودروی شخصی برای تردد بین این شهر نو و تهران و بالعکس با احتساب 25 روز کاری، ماهانه چیزی حدود 500هزارتومان برای ساکنان آن تمام می شود که به علت اشتغال در تهران و سکونت در پردیس هر روز این فاصله را پیمایش می نمایند. در کنار هزینه بنزین سایر هزینه های مربوط به اقلام مصرفی و استهلاک خودرو نیز وجود دارد.
سرنوشت هویت شهری
به واسطه مجموعه مسائلی که ساکنان این محله مسکن مهر مانند بسیاری دیگر از محله های حومه ای مشابه با آن روبه رو هستند، آنالیز ها نشان از ضعف شدید در تشکیل هویت شهری در این محله ها دارد. مهم ترین مصداق شاخص آن نیز اظهارات طیف قابل توجهی از ساکنان این محلات است که در گفت وگو با خبرنگار دنیای اقتصاد اعلام کردند هر زمان به شرایط مناسب مالی دست یابند در اولین فرصت برای بازگشت به شهر مادر یا مهاجرت به شهر دیگر اقدام خواهند کرد. این موضوع از سال های قبل نیز در نتایج نظرسنجی ها و مطالعات کارشناسی اجرا شده از سوی تیم های پژوهشی مختلف نیز مورد اشاره قرار گرفته بود؛ اینکه شهرهای نو با بحران هویت اجتماعی روبروند و بخش زیادی از ساکنان آنها در نظرسنجی های مختلف اعلام نموده اند به محض دستیابی به امکان مالی لازم، به شهر مادر بازخواهند گشت.
جالب آنکه با گذشت یک دهه از انجام این مطالعات هنوز حس و حال بخش زیادی از شهروندان این شهرهای حومه ای به محل سکونت خود تغییر ننموده است.
سرمایه گذار کجاست؟
مجموعه این عوامل منجر به ایجاد دافعه برای سرمایه گذاری در این محله و محله های مشابه شده است؛ روایت ساکنان، کسبه و واسطه های معاملات مسکن در این محله نشان می دهد تحت تاثیر پیشرفت کند این فاز مسکن مهر پردیس و تاخیر در تامین زیرساخت ها و تحویل واحدها، عملا سرمایه گذارها نیز تا این لحظه انگیزه ای برای ورود به این منطقه از خود نشان نمی دهند. در شرایطی که به علت نبود و کمبود امکانات و سایر مسائل، عمده ساکنان این محله ها درصدد مهاجرت از حومه به شهر مادر یا شهرهای مجاور هستند، توجیه مالی سرمایه گذاری نیز برای صاحبان سرمایه نامشخص و در هاله ای از ابهام خواهد بود. هنوز ردپا و نشانه ای از ورود سرمایه گذار به فاز 11 پردیس، یک دهه بعد از ایجاد آن دیده نمی شود.
عامل سکونت گران حومه ای
برآیند این شش گروه مشکل، منجر به سکونت گران در حومه مرکز شده است؛ جایی که هدف از ایجاد و توسعه آن فراهم کردن فضای زندگی با استانداردهای مطلوب سکونت شهری برای گروه های کم عایدی و سپس ترغیب پرعایدیها برای سرمایه گذاری و سکونت در این شهرها و ایجاد یک شهر واقعی و کامل دربردارنده همه مشخصات یک شهر استاندارد بود. اما آنالیز ها نشان می دهد عامل اصلی سکونت گران در این شهر نو برخلاف اهدافی که برای زندگی مقرون به صرفه قیمت در محله های مسکن مهر حومه شمال شرق تهران از ابتدا تعریف شده است، به یک دهه خطای سیاستگذار در این محله ها و محله های مشابه برمی شود. مصداق شاخص این خطای سیاستگذار نیز اولویت دادن به خانه سازی به جای شهرسازی است. دنیای اقتصاد به زودی در گزارش مفصل دیگری این موضوع را مورد آنالیز قرار خواهد داد و آمارها و تحلیل های کارشناسی مربوط به آن را منتشر می نماید.
منبع: فرارو