زخمی که بعد از 40 سال سر باز کرد

به گزارش سرزمین من، او نوشته بود: عده ای به عنوان برادران من خودشان را معرفی می نمایند. باید بگویم که چنگیز، فیروز و شهراد از برادران ناتنی هم بدتر بوده اند و با جعل سندها، اموال مرا صاحب شدند و حالا ادعای برادری می نمایند. اینها همگی از پشت به من خنجر زدند. متاسفم که از اسم من به عنوان برادر سوء استفاده می نمایند. من برادرانی واقعی با این اسم ندارم.

زخمی که بعد از 40 سال سر باز کرد

سرزمین من- دیروز بهروز وثوقی بالاخره بعد از 40سال در فضای رسانه ای رسمی کشور ترند شد. به هرحال بهروز وثوقی هنرپیشه سینمای قبل از انقلاب جزو نام هایی بود که تا همین اواخر حتی رسانه های جسور هم در بردن نامش احتیاط می کردند، اما ناگهان ورق برگشت و خبرگزاری های رسمی متن آخرین پست اینستاگرامی او را بازنشر دادند.

ماجرایی که وقتی آن را در کنار انتشار گفت وگوی عباس معروفی نویسنده مهاجر در خبرگزاری ایرنا قرار می دهیم، می تواند نشان از دگرگونی های عمده ای در سیاست های رسانه ای داشته باشد. البته انتشار خبر بهروز وثوقی ربطی به فعالیت های هنری او نداشت. این بازیگر که روز قبلش در اینستاگرام به برادرانش تاخته بود، با همین خبر در فضای رسانه ای ایران چهره شد.

او نوشته بود: عده ای به عنوان برادران من خودشان را معرفی می نمایند. باید بگویم که چنگیز، فیروز و شهراد از برادران ناتنی هم بدتر بوده اند و با جعل سندها، اموال مرا صاحب شدند و حالا ادعای برادری می نمایند. اینها همگی از پشت به من خنجر زدند. متاسفم که از اسم من به عنوان برادر سوء استفاده می نمایند. من برادرانی واقعی با این اسم ندارم.

با انتشار این گلایه ها در فضای رسانه ای و به خصوص فضای مجازی شایعات پررنگی درباره این بازیگر که حضورچشمگیر و قابل اعتنایی در سینمای ایران را دارد، مطرح شد. حجم شایعاتی که درباره رابطه او و برادرانش منتشر شد، شگفت انگیز و باورنکردنی بود. بسیاری حتی با استناد به گفته های بهروز وثوقی عنوان کردند که او اصلا برادری ندارد و شایعه برادری با او، صرفا برای سوء استفاده از موقعیت بهروز، توسط چنگیز و شهراد مطرح شده است. بازیگرانی که نه پیش و نه پس از دگرگونی عمده ای که در سینمای ایران حاصل شد، نتوانستند حتی یک درصد از موفقیت بهروز را هم تکرار نمایند و اندک معروفیتی هم که به دست آوردند، حاصل نسبت فامیلی و شباهت چهره شان با بهروز وثوقی بود.

صحت و سقم ادعای بهروز وثوقی را همکاران او می توانند گواهی دهند، اما این روزها که بیشتر همکاران سابق بهروز وثوقی حضوری در سینما ندارند و دسترسی به آنها ممکن نیست (تازه اگر در قید حیات باشند) یافتن سینماگری که رابطه نزدیکی با او داشته باشد، در حدی که از نسبت های فامیلی اش مطلع باشد، دشوارتر از حد تصور است. اما...

کارگردانی که در چند فیلم با بهروز وثوقی همکاری نموده، شایعات ایجادشده را مضحک می داند. او که مایل به ذکر نامش در این گزارش نیست، می گوید: یعنی چه که برادری اینها شایعه بوده؟ حالا که به اختلاف خورده اند، یادشان افتاده که برادر نیستند؟ این فیلمساز اختلاف پیش آمده را بی شباهت به ماجرای اختلاف وراث زنده یاد احمد شاملو نمی داند: اگر یادتان باشد، بعد از درگذشت شاملو هم خانواده آن زنده یاد اختلافاتی بروز دادند و سیروس و سیاوش و آیدا همدیگر را به نامردی هایی متهم کردند. درحالی که ماجرا چیز دیگری بود. بحث بر سر پول بود، همین! این کارگردان قدیمی می گوید: داستان اینها هم از این جا آغاز می گردد که وقتی انقلاب شد، ظاهرا بهروز بدون این که کارهایش را برطرف و رجوع کند و فکری برای خانه و زندگی اش نموده باشد، مجبور به مهاجرت شد. بعد برای این که دارایی های او در آن سال ها مصادره نگردد، ظاهرا به برادرانش وکالت داده و آنها خانه و ویلای بهروز را فروخته اند. حالا بعدتر در انتقال پول چه شده و چه اختلافاتی بین برادران پیش آمده، خدا می داند! اما لحن بهروز نشان می دهد که عصبانی بوده و حال عادی نداشته، وگرنه بهانه دست دشمنان و شایعه سازان نمی داد.

کارگردان دیگری که در دهه50 دستیار یکی از سرشناس ترین سینماگران ایران بود، خاطره ای رو می نماید: اگر تاریخ سینمای ایران را بشناسید، قطعا می دانید که چنگیز وثوقی با فیلم بلوچ مسعود کیمیایی وارد سینمای ایران شده. من خودم آن روز که بهروز وثوقی برادرش چنگیز را برای معرفی به دفتر فراوری آورده بود و از مسعود کیمیایی می خواست به او نقش بدهد، آن جا بودم.

اکبر معززی هم که در سال های قبل از انقلاب تجربه همکاری های زیادی با بهروز وثوقی دارد، به شهروند می گوید که این خبر را نشنیده و بعید است که درست باشد: فکر می کنم شاید اشتباهی شده باشد، به هرحال در فضای مجازی امکان اشتباه وجود دارد، چون تا زمانی که بهروز وثوقی در ایران بود، با برادرانش در صلح و صفا بود و آنها مسئله ای با هم نداشتند.

زمانی که با بهروز وثوقی کار می کردیم، همواره هوای برادرانش را داشت. یادم می آید وقتی برای خرید با هم به جایی می رفتیم، برای چنگیز یا دیگر برادرانش چیزی می خرید. فکر نمی کنم چنین کدورتی میان آنها باشد. خیلی وقت است که از بهروز خبر ندارم و آخرین بار در خانه خسرو شکیبایی صدایش را به وسیله تلفن شنیدم .

درطول این چند سال هم، هرباری که با چنگیز همکار شدیم، هیچ وقت پیش نیامد درباره بهروز وثوقی حرفی بزند .بهروز وقتی از ایران می رفت، چنان دارایی هم نداشت اما آن قدری داشت که از زمان خروجش از ایران توسط برادرانش اداره می شد و البته هزینه و خرج آن، تماما از سوی بهروز فرستاده می شد. به هرحال برادران بهروز خودشان در سینما جایی نداشتند و چنگیز هم به وسیله بهروز وارد سینما شد.

منبع: زندگی امروز

به "زخمی که بعد از 40 سال سر باز کرد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "زخمی که بعد از 40 سال سر باز کرد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید