در اوپرت چه گذشت؟ - سرزمین من

به گزارش سرزمین من، روزنامه اینترنتی فرازدیلی نوشت: در روز های گذشته، تصاویری از حمله گروهی ناشناس به تعدادی از گردشگران در منطقه ییلاقی اوپرت در شبکه های اجتماعی منتشر شده است. گفته می گردد که این حمله در شامگاه 19 تیرماه، بین ساعات 20 تا یک بامداد رخ داده است.

در روایت های نخست، گفته می شد که حمله نمایندگان به سلاح های گرم و سرد مجهز بودند.

خبرنگار ما در این مورد با یکی از جهانگردانی که در محل حادثه حضور داشت مصاحبه نموده است.

این جهانگرد که خواسته هویتش ناشناس باقی بماند گفت: پدرم جانباز 60 درصد جنگ است. عموهام رزمنده جنگ بودند. در خانواده شهید دادیم. عمه ام از زنان به جای مانده از دفاع خرمشهر است. این اتفاق اشک پدرم را درآورد. ما واقعا سالم سفر می کنیم. روز 5 شنبه در اوپرت مستقر شدیم. روال کمپ های یک روزه این است که می رسی، شب را در کمپ می مانی و صبح برمی گردی. در طول روز، تعدادی آمدند و با همه خوش و بش کردند.

سوال می پرسیدند که چند نفرید؟ چند مرد و چند زنید؟ با سوال و جواب می فهمند که بیشتر افراد، یا خانودگی آمده اند و یا کمپ های کوچک و تازه کارند. از نوک قله تا پایین دامنه اوپرت، کمپ ها به صورت پراکنده مستقر شده بودند. همه ماشین ها هم آفرود نبودند و ماشین معمولی هم زیاد دیده می شد.

او در ادامه گفت: چند ساعتی آرامش کامل برقرار بود. تا اینکه ساعت 8 شب، به کمپ ها حمله شد. حدود 50 نفر بودند. از بالای کوه آغاز به حمله کردند. آن بالا، چون همه آفرود بودند، طبیعتا وسایل شان نیز گران تر بود و خودشان باتجربه تر. مرد ها را کتک می زدند و وسایل کمپینگ شان را پرت می کردند توی دره. کمپ به کمپ، پایین می آمدند. سر و صورت شان را بسته بودند.

این جهانگرد برای توصیف بیشتر حادثه گفت: کمپ ها در شب، محدوده و مرز چادر ها را با ریسه های نور تعیین می نمایند. ریسه ها را دیده بودند و می گفتند: عروسی دارید؟ حدود ساعت 8 از قله آغاز کردند و حدود ساعت یک بامداد به کمپ ما رسیدند. توی دست یکی شان چوبی بود که سرش میخ زده اند. تقریبا همه شان 18 یا 19 ساله بودند.

او در انتها گفت: تعدادی از این افراد در ماشین های هایلوکس نشسته بودند و دیدن می کردند. بعد از رفتن حمله نماینده ها، یک پزشک از سوی آن ها آمد. به مجروحیان و آن ها که حالشان بد بود آمپول زد تا بتوانند تا صبح دوام بیاورد. وقتی خواستند بروند گفتند: الان نرید؛ جاده گِلیه.

روایت های دیگری نیز از حادثه آن شب در اوپرت در فضای مجازی دست به دست می شوند.