اگر می ترسید به آبشار تودارک نروید!
به گزارش سرزمین من، مکان های بکر جهانگردی نظیر چشمه های معدنی، غارهای کشف نشده، قلعه ها، روستاها، دریاچه، مرتع ها و کوهستان های بکر یکی از جاذبه های مورد علاقه هر فرد یا گروه جهانگرد است که تمایل دارند آن را کشف کند؛ هرچند امروزه کمتر مکان بکری به جای مانده که جهانگردان یا ماجراجویان به آنجا قدم نگذاشته باشند اما تماشا مناطقی که کمتر شناخته شده اند همواره برای عموم مجذوب کننده است.
آبشار تودارک با ارتفاع حدود 50 متر از آن دسته جاذبه های طبیعی و نیمه بکر غرب مازندران است که با قرار گرفتن در دل جنگل های هیرکانی، شاید به علت راه پر پیچ و خم و بدون هیچ تردد و علائم هدایت، دوری از شهر و نبود امکانات رفاهی در طول مسیر و دسترسی تقریبا سختش، نسبت به سایر مکان های گردشگری کمتر مورد بازدید قرار گرفته باشد.
اولین باری که مسیر آبشار را با خودروی شخصی و همراه با خانواده طی کردم، تازه به سختی راه پی بردم؛ فقط خودتی توی یک جنگل بکر با درختان بلند، جاده خاکی پُر چاله وچوله بدون هیچ حفاظ و علائم، تازه شانس بیاری هوا آفتابی باشه، شب که حتی تصورش هم وحشتناک است! از جاده فرعی تا به آبشار برسی حدود یک ساعت توی جنگلی، فقط خودتی و همراهات. دلهره آورتر اینکه این آبشار تا به امروز 2 کشته گرفته؛ جوانانی که ماجراجویی بیش از حد، مجالشان نداد و خانواده هایی را داغدار کردند.
راه به نیمه نرسیده بود که مادرم آغاز به خواندن دعا کرد؛ بعد با غرولندی گفت: عجب جایی ما رو آوردی پسر، اینجا یک مسئله ای برای ماشین پیش بیاد تکلیف چیه؟ اون حالا هیچ، یکی توی این جای متروک جلومونو بگیره چکار کنیم؟ دور بزن مادر، دور بزن! مادر است دیگر، همواره نگران و دلواپس، همه مادران سرزمین مان اینگونه اند. به او دلداری دادیم و متوقف نشدیم اما او همچنان زیر لب دعا می خواند.
حق با مادر بود! جاده جنگلی آبشار تودارک با آنکه هوا آفتابی و ساعت حوالی 10 بود اما در بعضی نقاط به علت بلندی درختان، مسیر پنجه آفتاب به خود ندیده بود و در سایه های موهوم جنگل، نمای ترسناکی هم داشت. دریغ از یک آدمیزاد در جاده. اما آبشار که از دور نمایان شد، شور و حالی از جمع برخاست، مخصوصا خواهرزاده بازیگوش 12 ساله ام.
جاده در محدوده آبشار عریض می گردد و فضایی برای استراحت و پهن کردن زیرانداز و چادر و پارک خودرو دارد؛ هنوز بساط مان را کامل پهن ننموده و آبشار را خوب نظاره ننموده بودیم که خودرویی از دور نمایان شد. یک جیپ سبزرنگ با شیشه های دودی! مادرم نگاهی همراه با اخم و نگرانی به من کرد. حواسم تماما به خودرو بود که هر لحظه نزدیک تر می شد.
پیش تر که آمد خیال مان راحت شد. خودروی منابع طبیعی بود که برای سرکشی به عمق جنگل می رفت. ناگفته نماند که پس از آبشار نیز مسیر جنگلی با جاده ای که تقریبا برای تردد خودروهای معمولی مناسب نیست، ادامه دارد و به اعماق جنگل می رود.
آبشار تودارک واقعا تماشای است؛ آب آبشار بعد از 7 تا 10 متر به یک برآمدگی برخورد نموده و بصورت بسیار زیبا در هوا پخش می گردد که در آن واحد، علاوه بر ریزش آب به صورت آبشار، ریزش دانه های درشت باران در اطراف آبشار، جلوه کم نظیر و تماشایی به آن می بخشد. مرطوب بودن دیواره آبشار موجب رشد انواع گلسنگ و خزه شده که وجود چشمه گوارا، روح و روان هر بیننده ای را نوازش می نماید. آب آبشار پس از ریزش بصورت نهری از سطح جاده، که بصورت آب نمای طبیعی درآمده عبور می نماید.
از 15 سال پیش که برای اولین بار همراه یک گروه کوهنوردی به آبشار تودارک رفتم، شرایط آبشار تغییرات زیادی داشته؛ حوضچه پایین آبشار مورد تخریب بعضی افراد بومی قرار گرفته و اطراف حوضچه که فضای باز داشت، حالا چندان مساعد اقامت نیست، اثرات تغییر اقلیم هم که هیچ جای ایران را بی نصیب نگذاشته به این آبشار بلند هم رحم ننموده و متاسفانه آب آبشار بسیار کم شده، هرچند آبشار تودارک همچنان تماشای است.
آبشار تودارک که نام خود را از روستایی به همین نام وام گرفته در بخش مرکزی شهرستان تنکابن واقع شده و از منطقه ها تماشای غرب مازندران محسوب می گردد که به علت مسیر ناهموار و دسترسی سخت تنها علاقه مندان به ماجراجویی و هیجان را به سمت خویش جذب نموده است.
روستای تودارک در دهستان گلیجان از توابع بخش مرکزی تنکابن دارای حدود 60 خانوار ساکن است؛ فاصله این روستا تا آبشار تودارک حدودا 20 کیلومتر است و راه دسترسی به آبشار آسفالت نیست. آسفالت مسیر روستا نیز متاسفانه رفیق نیمه راه است، هرچند آن بخش آسفالت نیز دست کمی از جاده خاکی ندارد. شغل اصلی اهالی روستا کشاورزی و دامداری است که از همین طریق معیشت خود را می گذرانند.
برای رسیدن به روستای تودارک چندین مسیر وجود دارد، مناسب ترین و راحت ترین راه از شهر شیرود است که در فاصله بین شهرهای تنکابن و رامسر قرار گرفته؛ پس از عبور از تنکابن به سمت رامسر، به شهر ساحلی شیرود می رسید؛ این شهر زادگاه خلبان شهید علی اکبر شیرودی، از فرماندهان مشهور تیزپرواز هوانیروز ارتش در جنگ تحمیلی است که در سال نخست جنگ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه راه و بعد از گذر از پل آهنی و قدیمی شیرود، به سمت روستای لَشتو که در سمت چپ و جنوب شیرود واقع شده است باید تغییر مسیر دهید. پس از بازار روستای لشتو به سه راهی می رسید که باید به سمت راست بپیچید؛ سپس به سه راهی دیگری در میانه راه می رسید که اگر مسیر مستقیم را در پیش بگیرید به روستای تودارک رسیده و اگر به سمت راست بروید، وارد جاده خاکی منتهی به آبشار می شوید.
لازم به ذکر است خودروهای خطیِ بومی در شهر شیرود یا تنکابن نهایتا تا بازار لشتو رفت و آمد می نمایند و از این روستا به بعد، برای کسانی که فاقد خودروی شخصی هستند، طی مسیر باید به صورت پیاده یا تاکسی تلفنی باشد؛ البته این تاکسی ها نیز به علت مسیر خاکی و ناهموار کمتر سرویس قبول می نمایند و یا اینکه مبلغی بیشتری را مطالبه خواهند کرد.
اما اگر ترس به دل شما راه ندارد و در پی تجربه ای متفاوت از گردشگری به همراه ماجراجویی هستید، تماشا آبشار تودارک را از دست ندهید.
منبع: گردشبان